آدم هایی از دنیای بهتر***مثل همکلاسی ای که همیشه موقع دست دادن خداحافظی،آن لحظه قبل از رها کردن دست،با نوک انگشت هاش به دست هایت یک فشار کوچک می دهد،راننده تاکسی ای که حتی اگر در ماشینش را محکم ببندی بلند می گوید:روز خوبی داشته باشی،آدمهایی که توی اتوبوس وقتی تصادفی چشم در چشمشان می شوی،دستپاچه رو برنمی گردانند، لبخند می زنند و هنوز نگاهت می کنند.آدمهایی که حواسشان به بچه های خسته توی مترو هست،به آنها جا می دهند گاهی بغلشان می کنند،دوستهایی که بدون مناسبت کادو می خرند،مثلأ می گویند این شال پشت ویترین انگار مال تو بود.یا گاهی دفتر یادداشتی،نشان کتابی،آدمهایی که از سر چهار راه نرگس نوبرانه می خرند و با گل می روند خانه،آدمهای اس ام اس آخر شب،که یادشان نمی رود گاهی قبل از خواب،به دوستشان یادآوری کنند که چه عزیزند،حتی اگر با آنها بدخلقی و بی حوصلگی کرده باشی،آدم های که حواسشان به گربه ها هست،به پرنده ها هست،آدم های که اگر توی کلاس تاز وارد باشی زود صندلی کنارشان را به لبخند تعارف می کنند که احساس غریبی نکنی،آدم های که خنده را دریع نمی کنند،همین آدمها،دنیا را جای بهتری می کنند برای زندگی...
in arya va sepehr 2tashun zanjani hastan. Ina dokhtararu eghfal mikunam. Ina ba ham dasteshun to ye kasas. Mikhastan manam eghfal kunan. In hushdari bod ke be hamaton bedam. Ina dokhtara ro vase kara jensi entekhab mikunan. 2tashun jashon to yeki az mahaleha zanjane.naghshashunam ine ke aval ba dukhtar garm migiran. Bad azashon id yahoo va nimbuzz migiran. Ta hala kheili haru azare jensi dadan. Moragheb bashin. Anita. 27.zanjan.
سکوت میکنم زیرا نه نجوا و نه فریادهیچ یک کافی نیست حتی سکوتنیز کافی نیست و زبان از دایره ی سخن نا توان از سخن گفتن افسون شده ام و بهت زده ی پرودگارم که در صلاح او رخنه نتوان کرد و در مطلق بودنش تردید نتوان کرد او خود خالق واژه ها و مالک تمام هستیست
Kash mishod kash mitunest mano harfamo befahmi!... Kash mishod kash mitunesti dele tanhamo befahmi!... Bezar harchi gerye monde roy shonehy khis bebare!... Bad az in hamishe barun mano yade to biyare!!
آیا در حرفه ی شما،بهتر از شما هم وجود دارد؟! روزی،پسرکی وارد یک مغازه شد و روی یک جعبه نوشابه که نزدیک دستگاه تلفن بود رفت تا دستش به تلفن برسد و بعد،شماره ای را گرفت،مغازه دار پسرک را زیر نطر گرفته بود و صحبت هایش را می شنید.پس از برقراری ارتباط پسرک پرسید:خانم،من می توانم چمن های حیاط خانه تان را کوتاه و مرتب کنم.آیا می توانم برای شما کار کنم؟زن پاسخ داد:ما کسی را داریم که این کار را برای ما انجام می دهد! پسرک گفت:خانم،من حاضرم این کار را با نصف قیمت او انجام بدهم! و زن در جواب گفت از کار آن فرد خیلی راضی است.پسرک بیشتر پافشاری کرد و پیشنهاد داد:خانم،من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان مرتب و نظافت می کنم.به این ترتیب شما هر یکشنبه زیباترین چمن را در تمام شهر خواهید داشت،ولی زن همچنان پاسخش منفی بود.پسرک لبخند به لب گوشی را گذاشت.مغازه دار که به حرفهای او گوش داده بود به طرفش رفت و گفت:پسر جان از رفتارت خوشم آمد;بخاطر اینکه روحیه ی خاص و خوبی داری می خواهم کاری به تو بدهم.پسرک جواب داد نه ممنون.من داشتم عملکرد خود را می سنجیدم.من همان کسی هستم که برای آن خانم کار می کند!!! شما چطور آیا بهتر و واردتر از شما در زمینه کاریتان پیدا می شود؟! پس طوری کار کنیم که به راحتی نتوانند کسی را جایگزین ما کنند!